شعر در مورد برف

شعر در مورد برف,شعر کوتاه برف,شعر برف نیما,شعر برف عاشقانه,متن ادبی درباره برف,شعر نو برف,شعر برف از سهراب سپهری,شعر کوتاه در مورد زمستان,متن برفی زیبا,شعر در مورد برف,شعر در مورد برف و عشق,شعر در مورد برف و زمستان,شعر در مورد برف و باران,شعر در مورد برف و سرما,شعر در مورد برف عاشقانه,شعر در مورد برفی,شعر در مورد برف باریدن,شعر در مورد برف از شاملو,شعری در مورد برف,شعر درباره برف و عشق,شعر درباره برف و زمستان,شعری در مورد برف و زمستان,شعر در مورد برف زمستانی,شعر در باره برف زمستانی,شعر نو درباره برف و زمستان,شعری درمورد برف زمستانی,شعر عاشقانه کوتاه در مورد برف,شعر در مورد آدم برفی,شعر در مورد روز برفی,شعری در مورد برف,شعری زیبا در مورد برف,متن ادبی درباره برف,متن ادبی درباره برف,متن ادبی در مورد برف,متن ادبی کوتاه درباره برف,متن ادبی درباره ی برف,متن ادبی زیبا در مورد برف,یک متن ادبی درباره ی برف,متن ادبی درباره ی برف,یک متن ادبی درباره برف,متن ادبی زیبا درباره برف,متن ادبی کوتاه در مورد برف,یک متن ادبی در مورد برف,متن ادبی در مورد آدم برفی,متن های ادبی در مورد برف,یک متن ادبی کوتاه درباره برف,یک متن ادبی کوتاه درباره ی برف,متن ادبی کوتاه درباره ی برف,شعر نو برف,شعر نو برف پاییزی,شعر نو برف زمستان,شعر نو برفی,شعر نو برف میبارد,شعر برف نو سلام,شعر نو درباره برف,شعر نو از برف,شعر نو برای برف,شعر نو برای برف,شعر نو درباره برف و زمستان,شعر نو آدم برفی,شعر نو شب برفی,شعر نو روز برفی,شعر نو عاشقانه برفی,شعر نو در مورد برف,شعر نو درباره ی برف,شعری نو درباره برف,شعر نو درباره ی برف,شعر نو درباره آدم برفی,شعر نو در مورد آدم برفی,شعر نو کوتاه برف

شعر در مورد برف

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد برف برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

برف ِ نو، برف ِ نو، سلام، سلام!

بنشین، خوش نشسته‌ای بر بام.

پاکی آوردی ــ ای امید ِ سپید!

همه آلوده‌گی‌ست این ایام.

راه ِ شومی‌ست می‌زند مطرب

تلخ‌واری‌ست می‌چکد در جام

اشک‌واری‌ست می‌کُشد لب‌خند

ننگ‌واری‌ست می‌تراشد نام

شنبه چون جمعه، پار چون پیرار،

نقش ِ هم‌رنگ می‌زند رسام.

مرغ ِ شادی به دام‌گاه آمد

به زمانی که برگسیخته دام!

شعر مادر , شعر در مورد مادر , شعر درباره مادر , شعر در وصف مادر

شعر در مورد برف

ره به هموارْجای ِ دشت افتاد

ای دریغا که بر نیاید گام!

تشنه آن‌جا به خاک ِ مرگ نشست

کآتش از آب می‌کند پیغام!

کام ِ ما حاصل ِ آن زمان آمد

که طمع بر گرفته‌ایم از کام…

خام‌سوزیم، الغرض، بدرود!

تو فرود آی، برف ِ تازه، سلام!

شعر دریا , شعر در مورد دریا , شعر درباره دریا , متن در مورد دریا , اس ام اس در مورد دریا

شعر در مورد برف و عشق

نی نی توی حیاطه

چشمش به آسمونه

منتظره برف بیاد

از ابر دونه دونه

به ابر میگه :چرا کم برف های سردتر

برف می آری واسه مون

زمستونه ! لم نده

بی کار توی آسمون

برف های دیروز تو

هی چیکه چیکه آب شد

آدم برفی ای که

ساخته بودم خراب شد

برف های سردتر بریز

توی حیاط خونه

برفی که زود آب نشه

یکی دو روز بمونه

شاعر: ناصر کشاورز

شعر خواهر , شعر در مورد خواهر , شعر درباره خواهر , شعر در وصف خواهر

شعر در باره برف زمستانی

برف آمده شبانه

رو پشت‌بام خانه

برف آمده رو گل‌ها

رو حوض و باغچه‌ی ما

زمین سفید هوا سرد

ببین که برف چها کرد

رو جاده‌ها نشسته

رو مسجد و گلدسته

برف قاصد بهاره

زمستان‌ها می‌باره

سلام سلام سپیدی!

دیشب ز راه رسیدی؟

شاعر:پروین دولت‌آبادی

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

شعر در مورد برف زمستانی

یادته اون روز برفی

وسط فصل زمستون

تو پریدی پشت شیشه

من زدم از خونه بیرون

یادته اشاره کردی

آدمک برفی بسازم

واسه ساختنش رو برفا

هرچی که دارم ببازم

گوله گوله برف سرد و

روی همدیگه می چیدم

شاد و خندان بودم انگار

که به آرزوم رسیدم

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

شعری در مورد برف و زمستان

هوا سرد است و برف آهسته بارد

ز ابری ساکت و خاکستری رنگ

زمین را بارشِ مثقال،مثقال

فرستد پوشش فرسنگ،فرسنگ

سرود کلبه ی بی روزن شب

سرود برف و باران است امشب

ولی از زوزه های باد پیداست

که شب، مهمان توفان ست امشب

دوان بر پرده های برف ها ،باد،

روان بر بال های باد، باران؛

درون کلبه ی بی روزن شب،

شب توفانی سرد زمستان.

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

شعر درباره برف و عشق

هرگز کسی نداد بدین سان نشان برف

گویی که لقمه ایست زمین در دهان برف

مانند پنبه دانه که در پنبه تعبیه است

اجرام کوه هاست نهان در میان برف

ناگه فتاد لرزه بر اطراف روزگار

از چه ؟ زبیم تاختن ناگهان برف

گشتند نا امید هم جانور ز جان

با جان کوهسار چو پیوست جان برف

با ما سپید کاری از حد همی برد

ابر سیاه کار که شد در ضمان برف

چاه مقنعست هم چاه خانه ها

انباشته به گوهر سیماب سان برف

زین سان که سر به سینه گردون نهاد باز

خورشید پای در ننهد ز آستان برف

شعر گرگ , شعر در مورد گرگ , شعر درباره گرگ , شعر در وصف گرگ

شعری در مورد برف

گرچه سپید کرد همه خان و مان ما

یارب سیاه باد همه خان و مان برف

وقتی چنین نشاط کسی را مسلم است

کاسباب عیش دارد اندر زمان برف

هم نان و گوشت دارد و هم هیزم و شراب

هم مطربی که برزندش داستان برف

معشوقه ای مرکب از اضداد مختلف

باطن بسان اتش و ظاهر بسان برف

گلگونه ای بود به سپید اب برزده

هر جرعه ای که ریزد بر جرعه دان برف

تا رنگ روی باز نماید بر این قیاس

بعضی ازآن باده و بعضی ازآن برف

می میخورد به کام و زنخ میزند بجد

در گوش خود رها نکند سو زیان برف

آن را که پوشش و می و خرگاه و آتش است

وقت صبوح مژده دهد بر نشان برف

نه همچو من که هر نفس از باد زمهریر

پیغام های سرد دهد بر زبان برف

دست تهی بزیر زنخدان کند ستون

و ندر هوا همی شمرد پود و تان برف

خانه تهی ز چیز و ملا از خورندگان

آبی بریق می خورد از ناودان برف

دلتگ و بینوا چو بطان بر کنار آب

خلقی نشسته ایم کران تا کران برف

گر قوتم بدی ز پی قرص آفتاب

بر بام چرخ رفتمی از نردبان برف

شعر حجاب , شعر در مورد حجاب , شعر درباره حجاب , شعر در وصف حجاب

شعر در مورد برف از شاملو

زمستونم و زمستونم

برفی دارم فراون

به هر طرف رو می یارم

یک اثر از خود می زارم

اگر می خوای تو فصل من

اینجوری نلرزی مثل من

برو پای بخاری

تا من بشم فراری

شعر آب , شعر در مورد آب , شعر درباره آب , شعر در وصف آب

شعر در مورد برف باریدن

لباس های رنگارنگ

سبز و سفید و قشنگ

هرکدوم از لباس ها

لازم باشه با هوا

هوا که سرد و برفیست

لباس گرم و بافتنیست

دستکش و شال و کلاه

بپوشیم وقت سرما

وقتی هوا گرم می شه

لباس نازک خوبه

با لباس مرتب

هستی تمیز و راحت

شعر قهوه , شعر در مورد قهوه , شعر درباره قهوه , شعر در وصف قهوه

شعر در مورد برفی

اتل متل کلوچه

برف اومده تو کوچه

برفای دونه دونه

کلاغه شعر می خونه

شعرش چیه؟قار و قار

یعنی ببار تا بهار

شعر معلم , شعر در مورد معلم , شعر درباره معلم , شعر در وصف معلم

شعر در مورد برف عاشقانه

در این پولک‌ افشان

جهان، ناگهان، بارِ دیگر جوان است:

چه اندوه اگر می‌گذارد مرا همچنان پیر؟

چه برفی!

چه برفی!

چه پاکیزه آرامشی، با چه ژرفای ژرفی

شعر زمستان , شعر در مورد زمستان , شعر درباره زمستان , شعر در وصف زمستان

شعر در مورد برف و سرما

برف می بارد و شکسته می شود

شاخه ، شاخه پیکرم

من درخت بی برم ..

شعر سیزده بدر , شعر در مورد سیزده بدر , شعر درباره سیزده بدر , شعر در وصف سیزده بدر

شعر در مورد برف و باران

هیچ برفی را به یاد ندارم

جز آن برفی که

رد پایت

بر آن نقش بست

برفی که هنوز سرمایش

عمق استخوان هایم را

می سوزاند ..

 شعر رمضان , شعر در مورد رمضان , شعر درباره رمضان , شعر در وصف رمضان

شعر در مورد برف و زمستان

زمستان خودش

به اندازه کافی

سرد هست

تو با رفتنت

سرد ترش نکن ..

 شعر جنگ , شعر در مورد جنگ , شعر درباره جنگ , شعر در وصف جنگ

شعر در باره برف زمستانی

تنها یکبار

می توانست

در آغوشش کشند،

و می دانست – آن گاه

چون بهمنی فرو می ریزد

و می خواست

به آغوشم پناه آورد

نامش برف بود

تنش، برفی

قلبش از برف

و تپشش

صدای چکیدن برف

بر بام های کاگلی

و من او را

چون شاخه یی که زیر بهمن شکسته باشد

دوست می داشتم

 شعر قرآن , شعر در مورد قرآن , شعر درباره قرآن , شعر در وصف قرآن

شعر نو درباره برف و زمستان

رد پایت

بر برف

این غم انگیز ترین

شعر جهان است ..

شعر صبر , شعر در مورد صبر , شعر درباره صبر , شعر در وصف صبر

شعری درمورد برف زمستانی

سرزده باش!

مثل برفی در اول آذر…

ذوق مرگم کن

با آمدنت..

شعر ایران , شعر در مورد ایران , شعر درباره ایران , شعر در وصف ایران

شعر عاشقانه کوتاه در مورد برف

هوایم بی تو چون گنجشک تنهایی ست

که در سرما ،میان برف ها مانده

شبیه آن مهاجر مرغ دل خسته

که بی تقصیر از پرواز جا ماند

شعر پنجره , شعر در مورد پنجره , شعر درباره پنجره , شعر در وصف پنجره

شعر در مورد آدم برفی

تو مثل برفی

که تمام گذشته ام را

پوشانده ای

و من جز روزهای سفید

چیزی در خاطرم نیس

نزار قبانی , شعر نزار قبانی , اشعار نزار قبانی , آثار نزار قبانی , اشعار عاشقانه نزار قبانی

شعر در مورد روز برفی

شاید از این به بعد

قلم ام را به دست باد بسپارم

او دیگر به جای من شعر بنویسد

فقط باد

نشانی ِبرف و

باران را و

زبانه ی عشق تازه ام را

می داند

فاضل نظری , شعر فاضل نظری , اشعار فاضل نظری , آثار فاضل نظری , اشعار عاشقانه فاضل نظری

شعری در مورد برف

هنوز هم برف

آدم را غافلگیر می کند

هنوز هم یکی از ما باید برود

انسان ، یکی از دست هایش

برای خداحافظی است

کیکاووس یاکیده , شعر کیکاووس یاکیده , اشعار کیکاووس یاکیده , آثار کیکاووس یاکیده , اشعار عاشقانه کیکاووس یاکیده

شعری زیبا در مورد برف

فصل که رخت عوض می کند

دوباره عاشقت می شوم

گیرم زمستان باشد و

آهسته روی پیاده روی یخ زده راه بروم

عشق تو همین شال پشمی ست

که نفسم را گرم می کند

بر لبم نام تو را می برم

تا برف

مثل قند

در دل زمستان آب شود

لیلا کردبچه , شعر لیلا کردبچه , اشعار لیلا کردبچه , آثار لیلا کردبچه , اشعار عاشقانه لیلا کردبچه

متن ادبی درباره برف

من با تو خواهم آمد ای آب ،

من با تو خواهم آمد

هر جا که می روی.

من با تو خواهم آمد ای آب

این تخته پاره را

بر دوش خویش بنشان

بر موجهای خشم برقصان

بر صخره های مرگ بکوبان

بگذار از این تلاش و تکاپو

صدها هزار ذره­ شوم

خرد بی نشان

من با تو خواهم آمد ای آب

آخر من از تبار گیاهانم

من رمز و راز رستن را می دانم

ذرات بی قرار مرا باز

در هر کنار و گوشه بیفشان

بگذار تا که خاک شوم، خاک

سرچشمه ی طلوع گیاهان .

من با تو خواهم آمد ای آب

این تخته پاره را

با خود ببر

درد سیاه سنگینی است

میز تمیز و براقی بودن

در گوشه ی اتاقی تاریک

علی شریعتی , شعر علی شریعتی , اشعار علی شریعتی , آثار علی شریعتی , اشعار عاشقانه علی شریعتی

متن ادبی درباره برف

ابر خوش دامنی به ما افشاند

بر سر کوه برف را بنشاند

آفتابی بتافت و برف گداخت

آنچنان برف ژرف هیچ نماند

شعر خودم , شعر در مورد خودم , شعر درباره خودم , شعر در وصف خودم

متن ادبی در مورد برف

به بالای یک نیزه برف آیدت

بدو روز شادی شگرف آیدت

بمانی تو با لشکر نامدار

به برف اندر ای فرخ اسفندیار

شعر حق الناس , شعر در مورد حق الناس , شعر درباره حق الناس , شعر در وصف حق الناس

متن ادبی کوتاه درباره برف

ای سیمگون رخت به سپیدی نشان برف

خویت به سان آتش و رویت به سان برف

ای تازه گل که در مه بهمن دمیده ای
نشکفته جز تو لاله و گل، در میان برف

در فصل برف، بزم جهان گرمی از تو

یافت آتش شنیده ای؟ که بود ارمغان برف؟

چون برف را به روی لطیف تو نسبتی است
ای جان عاشقان، منم از عاشقان برف
پشتم خمیده ماند ز بار گران عشق
چون شاخه ضعیف ز بار گران برف
مولود بهمنی تو و نامهربان دلت
آموخت سردی از دل نامهربان برف
اشکم کند حکایت باران بهمنی
گر، سرد مهری تو کند داستان برف
تا کی به اشک دیده من خنده میزنی
مانند آفتاب به اشک روان برف

جان مرا چو مهر فروزنده گرم کن

کاندر غم تو موی رهی شد به سان برف

شعر بی خوابی , شعر در مورد بی خوابی , شعر درباره بی خوابی , شعر در وصف بی خوابی

متن ادبی درباره ی برف

چو کوه سپیدش سر از برف موی

دوان آبش از برف پیری به روی

فلک دست قوت بر او یافته

سر دست مردیش بر تافته

شعر کابل , شعر در مورد کابل , شعر درباره کابل , شعر در وصف کابل

متن ادبی زیبا در مورد برف

به آتشگاه می ماند درونم

به کوه برف می ماند برونم

بدین گونه تنم را مهر کردست

که نیمی سوخته نیمی فسردست

شعر عدالت , شعر در مورد عدالت , شعر درباره عدالت , شعر در وصف عدالت

یک متن ادبی درباره ی برف

چو من بر آسمان خود یک فرشتست

که ایزد ز آتش و برفش سرشتست

نشد برف من از آتش گدازان

که دید آتش چنین با برف سازان

شعر ازدواج , شعر در مورد ازدواج , شعر درباره ازدواج , شعر در وصف ازدواج

متن ادبی درباره ی برف

کسی کاو را وفا با جان سرشتست

به برف اندر بکشتن سخت زشتست

گمان بردم که از آتش رهانی

ندانستم که در برفم نشانی

شعر غیرت , شعر در مورد غیرت , شعر درباره غیرت , شعر در وصف غیرت

یک متن ادبی درباره برف

منم مهمانت ای ماه دو هفته

به دو هفته دو ماهه راه رفته
به مهمانان همه خوبی پسندند
نه زین سان در میان برف بندند

اگر شد کشتنم بر چشمت آسان

به برف اندر مکش باری بدین سان

شعر تعصب , شعر در مورد تعصب , شعر درباره تعصب , شعر در وصف تعصب

متن ادبی زیبا درباره برف

در این سرما به کوی او گریزیم

که مانندش نزاید کس ز مادر

در این برف آن لبان او ببوسیم

که دل را تازه دارد برف و شکر

شعر بیشعوری , شعر در مورد بیشعوری , شعر درباره بیشعوری , شعر در وصف بیشعوری

متن ادبی کوتاه در مورد برف

شنیدم که ابری ز دریای ژرف

  برآمد به اوج و فرو ریخت برف

  از آن برف سر در جهان داشته

  دره تا گریوه شد انباشته

سکندر در آن برف سرگشته ماند

  چو برف از مژه قطره ها می فشاند

  مقیمان آن دز خبر یافتند

سوی رخنه غار بشتافتند

  به چوب و لگد راه را کوفتند

  به نیرنگها برف را روفتند

شعر جوانی و پیری , شعر در مورد جوانی و پیری , شعر درباره جوانی و پیری , شعر در وصف جوانی و پیری

یک متن ادبی در مورد برف

زمستونه زمستونه                   فصل تگرگ و بارونه

هوا شده خیلی سرد                 روی زمین پر از برف

چه خوبه کودکستان                 وقتی میشه زمستان

کلاغ های سیاه رنگ                 بخاری های روشن

وقتی بارون میباره                  دلم میخواد دوباره

برم به کودکستان                    میان آن گلستان

شعر خزان , شعر در مورد خزان , شعر درباره خزان , شعر در وصف خزان

متن ادبی در مورد آدم برفی

رو زمستان فصل باران آمده است

موسم  و  باد   بهاران  آمده  است

برف هایت  روب  کن از این سرا

که آن  نگار مُلک یاران آمده است

پیرزن  اینک  عصایت  را   بگیر

رو که آن  زیبای دوران آمده است

بقچه ات را پر کن از سرمای دی

رو که  شور گلعزاران  آمده است

چند  در بالین  تو  در  خواب  بود

آن درختی که ز بوران  آمده است

یاد  آن  روزی  که  از  راه  آمدی

گوئیا  دنیای   کوران   آمده  است

مشق  کردی  مرگ  بودن را ز نو

گو  که  دنیا  سوگواران آمده است

رو  زمستان  که آن بهار آمد ز ره

که آن  بهشت کامکاران آمده است

شعر آبرو , شعر در مورد آبرو , شعر درباره آبرو , شعر در وصف آبرو

متن های ادبی در مورد برف

پیش رویم چهره تلخ زمستان جوانی

پشت سر، آشوب تابستان عشقی ناگهانی

سینه ام منزلگه اندوه و درد و بد گمانی،

کاش چون پاییز بودم…

شعر دل , شعر در مورد دل , شعر درباره دل , شعر در وصف دل

یک متن ادبی کوتاه درباره برف

آرزو کن با من

که اگر خــواست زمســـتان برود!

گرمیِ دستِ تو اما باشد

“مــا” ی ما “مـــن” نشود

سایه ات از سرِ تنهاییِ من کم نشود

شعر آرزو , شعر در مورد آرزو , شعر درباره آرزو , شعر در وصف آرزو

یک متن ادبی کوتاه درباره ی برف

به دل نا گفته صدها حرف دارم

میان سینه زخمی ژرف دارم

به روی پوستین سالخوردم

زمستان در زمستان برف دارم

شعر ذوق , شعر در مورد ذوق , شعر درباره ذوق , شعر در وصف ذوق

متن ادبی کوتاه درباره ی برف

سرد است هوا

بیرون اگر می‌روی

دست‌های مرا هم با خودت ببر!

شعر خورشید , شعر در مورد خورشید , شعر درباره خورشید , شعر در وصف خورشید

شعر در مورد برف

به گوش ام خش خش پاییز زرد است

دل ام میعادگاه زخم و درد است

نمی آید صدایی از در و دشت

“هوا بس ناجوانمردانه سرد است”

شعر داعش , شعر در مورد داعش , شعر درباره داعش , شعر در وصف داعش

شعر کوتاه برف

اشک هایم که سرازیر می شوند

دیر نمی پاید که قندیل میبندند

عجب سرد است هوای نبودنت …

شعر زخم زبان , شعر در مورد زخم زبان , شعر درباره زخم زبان , شعر در وصف زخم زبان

شعر برف عاشقانه

ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍشتن ﺩﺍﺭﻡ

ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـﻢ کسی ﺩﻭﺳﺘـﻢ ﺩاشته ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳﺮﺩﻡ

مثل زمستان

شعر رخ یار , شعر در مورد رخ یار , شعر درباره رخ یار , شعر در وصف رخ یار

متن ادبی درباره برف

دلم یک زمستان سخت میخواهد

یک برف

یک کولاک به وسعت تاریخ

که ببارد و تمام راهها بسته شوند

و توچاره ای جز ماندن نداشته باشی

و بمانی…

شعر رودخانه , شعر در مورد رودخانه , شعر درباره رودخانه , شعر در وصف رودخانه

شعر نو برف

سرود برفی گنجشگکی خرد

مرا با خود به دنیای دگر برد

دوباره جیک جیکی کرد و آن گاه

میان برف ها ناگهان مرد

شعر زندان , شعر در مورد زندان , شعر درباره زندان , شعر در وصف زندان

شعر برف از سهراب سپهری

دعا میکنم غرق باران شوی

چو بوی خوش یاس و ریحان شوی

دعا میکنم در زمستان عشق

بهاری ترین فصل ایمان شوی

شعر ذاکر امام حسین , شعر در مورد ذاکر امام حسین , شعر درباره ذاکر امام حسین , شعر در وصف ذاکر امام حسین

شعر کوتاه در مورد زمستان

دستهایم را بگیر، از زمستان دور شو…

غیرِ من روی رگِ هر عاشقی، ساطور شو…

شعر والیبال , شعر در مورد والیبال , شعر درباره والیبال , شعر در وصف والیبال

متن برفی زیبا

باران یا برف … چه فرقی میکند ؟

تو که باشی ، هوا که هیچ ؛ زندگی خوب است …

شعر کشتی , شعر در مورد کشتی , شعر درباره کشتی , شعر در وصف کشتی

شعر در مورد برف

تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری ، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم !

کاش تابستانها هم برفی بود !

شعر یکشنبه , شعر در مورد یکشنبه , شعر درباره یکشنبه , شعر در وصف یکشنبه

شعر در مورد برف و عشق

برف می‌بارد و همه خوشحالند و من غمگین …

دارد رد پاهایت را می پوشاند برف !

شعر شنبه , شعر در مورد شنبه , شعر درباره شنبه , شعر در وصف شنبه

شعر در مورد برف

دوست دارم برگردم اون دوران که بابام بیدارم میکرد و میگفت : پاشو ببین چه برفی اومده …

شعر با د , شعر با د شروع شه , شعر با دال شروع شه , شعر که با د شروع شه , بیت شعر که با د شروع شه

شعر نو کوتاه برف

برای آدم برفی چشم نگذار وگرنه آب که نمی شود ، هیچ …

تا یک عمر هم خیره به رد پاهایت می ماند …

شعر امام جعفر صادق , شعر در مورد امام جعفر صادق , شعر درباره امام جعفر صادق , شعر در وصف امام جعفر صادق

شعر نو در مورد آدم برفی

تمام شب را برای جوانه یخ زده دعا کرد “آدم برفی”

و صبح باغچه با صدای افتادن جارو از خواب بیدار شد !!!

پل الوار , شعر پل الوار , اشعار پل الوار , آثار پل الوار , اشعار عاشقانه پل الوار

شعر نو درباره آدم برفی

بی تابی نکن !

هی نپرس پس کی برف می بارد ؟

موهای پدرت را نگاه کن …

مهدیه لطیفی , شعر مهدیه لطیفی , اشعار مهدیه لطیفی , آثار مهدیه لطیفی , اشعار عاشقانه مهدیه لطیفی

شعر نو درباره ی برف

دارد برف می آید …

در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد

تا برف از شوق حضورت بهار را لمس کند

شعر سه شنبه , شعر در مورد سه شنبه , شعر درباره سه شنبه , شعر در وصف سه شنبه

شعری نو درباره برف

فصل که رخت عوض می کند دوباره عاشقت می شوم …

گیرم زمستان باشد و من آهسته روی پیاده روی یخزده راه بروم !

عشق تو همین شال پشمی است که نفسم را گرم می کند !

رضا کاظمی , شعر رضا کاظمی , اشعار رضا کاظمی , آثار رضا کاظمی , اشعار عاشقانه رضا کاظمی

شعر نو درباره ی برف

آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد …

دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند ، تا آرامت کند …

مهم نیست آب شدن ، نیست شدن …

مهم آن آرامش است حتی برای چند لحظه …

شعر دوشنبه , شعر در مورد دوشنبه , شعر درباره دوشنبه , شعر در وصف دوشنبه

شعر نو در مورد برف

حرف تازه ای ندارم فقط زمستان در راه است …

کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند ، شاید یادت بیفتد

جیبهایت را که وقتی دستهایم مهمانشان بودند !

پابلو نرودا , شعر پابلو نرودا , اشعار پابلو نرودا , آثار پابلو نرودا , اشعار عاشقانه پابلو نرودا

شعر نو عاشقانه برفی

دنبال من می گردی و حاصل ندارد !

موجی که عاشق می شود ساحل ندارد !

باید ببندم کوله بار رفتنم را

مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد

من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی

از برف اگر آدم بسازی دل ندارد !

شمس لنگرودی , شعر شمس لنگرودی , اشعار شمس لنگرودی , آثار شمس لنگرودی , اشعار عاشقانه شمس لنگرودی

شعر نو روز برفی

تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت

میتوان گفت که من چلچله باغ توام

مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف

سخت محتاج به گرمای توام

عباس معروفی , شعر عباس معروفی , اشعار عباس معروفی , آثار عباس معروفی , اشعار عاشقانه عباس معروفی

شعر نو شب برفی

دارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد

تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند

شعر شراب , شعر در مورد شراب , شعر درباره شراب , شعر در وصف شراب

شعر نو آدم برفی

و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد

چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟

چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

شعر شمع , شعر در مورد شمع , شعر درباره شمع , شعر در وصف شمع

شعر نو درباره برف و زمستان

در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟

بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند

که در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند . ارد بزرگ

شعر سیگار , شعر در مورد سیگار , شعر درباره سیگار , شعر در وصف سیگار

شعر نو برای برف

الا ای برف!

چه می ‏باری بر این دنیای ناپاکی؟

بر این دنیا که هر جایش

رد پا از خبیثی است

مبار ای برف!

تو روح آسمان همراه خود داری

تو پیوندی میان عشق و پروازی

تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی‏ها

تو که فصل سپیدی را سرآغازی

مبار ای برف!

شعر جمعه , شعر در مورد جمعه , شعر درباره جمعه , شعر در وصف جمعه

شعر نو برای برف

گل یخ زمستان تو هستم

اسیر ناز چشمان تو هستم

مرا پرپر مکن ای جانم ای دوست

که من مشتاق دیدار تو هست

شعر پنجشنبه , شعر در مورد پنجشنبه , شعر درباره پنجشنبه , شعر در وصف پنجشنبه

شعر نو از برف

به که گویم که تو منزلگه چشمان منی

به که گویم که تو گرمای دستان منی

گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من

به که گویم که تو باران زمستان منی

شعر در مورد برف